با تو عاشقانه خواهمزیست که اگر روزی خورشید عمرم غروب کرد به سراغم بیایی و یک قطره اشک برایم هدیه بیاوری، افسوس وقتی بیایی و پنجره دلم را بشویی، نمیتوانم بر دستان پر از محبتت بوسه زنم و بر هر قدمت سجده کنم.
آنگاه که از من فقط یک اسم باقی میماند به دیدار من بیا، که با هر نفست تا دمیدن آن صبح مسیحایی، دوباره زیستن را تجربه کنم.
هر غروب که آمدی یک قطره عشق بیاور تا عطش انتظارم فروکش کند.
تو را ندیدهام؛ اما عشق تو در ژرفای وجودم ریشه کرده است و ساقه پیچک هستیام از همانکودکی به پای درخت تنومند مهر تو پیچیده است.
82017 بازدید
71 بازدید امروز
6 بازدید دیروز
238 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian