می گردم اما نیست، اما نیست ، اما نیست
جز تو برای هیچکس در قلب من جا نیست
می گردم اما چون تو می خواهی ، تو می گویی
آیینه ام من ، جز خودت چیزی نمی جویی
می گردم اما جستجوی شیشه در آب است
نوری که می بینم فقط تصویر مهتاب است
میگردم و هی اشک می ریزم، چه می خواهی؟!
با رفتنت از درد من چیزی نمی کاهی
من تازه پیدا کرده ام خود را در آغوشت
گم می شوم در حس گرم پشت تن پوشت
تو می نوازی با سرانگشتت لبانم را
می آوری روی لبم با بوسه جانم را
جز تو کسی اینگونه دستم را نمی گیرد
این مرد برای هیچکس آسان نمی میرد
روح و تنم را بسترت کردم ، گناهی نیست
از من به هر جا جز تمنای تو راهی نیست
می خواهمت قدر ِ همه پس کوچه ها...سیگار
با هم قدم...با هر قدم،دیوارها...دیوار
می دزدم از چشمان تو تار نگاهم را
شاید کمی عادت کنم بی نور راهم را
عادت نخواهم کرد این تمرین اجباری ست
حتی خودت هم خوب می دانی خودآزاری ست
می ترسم از روزی که پیدایش شود عقلم!
روی زبان هاشان بیفتد عاقبت نقلم
آن روز من می مانم و دنیای رسوایی
آن روز آیا باز در رویایم می آیی؟؟؟؟
81947 بازدید
1 بازدید امروز
6 بازدید دیروز
168 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian